83.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

تو نمیدونی ولی وقتی از لجنزار بیرون میای همه چیت داد میزنه این موضوع روو به زیبایی و تکامل برکه ها که نگاه میکنیبا خودت میگی دارم با چی رقابت میکنم؟ شبیه به قورباغه ای که فکر میکنه داره آواز میخونه تو یه قهرمان ساختگی واسه خودت هستی و نباید این موضوع رو میفهمیدی چون حالا دیگه سلاحی نداری شاید همه چیز باید خراب شهتا بتونی درستش کنی تموم باورات و عقایدت راجب خودتنه این که تو فرو بریزیشوناجازه بدی خودش روندشو طی کنهولی چراچرا یه نفر باید توی لجنزار زندگی کنه با دیدی که برکه رو میبینهزیبایی ای که ازش دریغ شدهکلی چپ و راست از چوب و پوتین و آرواره زیر زبونت و رو فکت گیر کرده باشهزمزمه کنی رویا؟ که منم هستم، سهمم رو میخواماون نقطه ی برای آرامش و انتهای درد شاید آخرین نقطه خونه توی رگ هات باشهیا شایدم آخرین نوری که دیدی به هر طریق هستی به بوی بد عادت میکنی آدمیزاد حتی به بوی مرگ هم عادت میکنهبه لجنزارت عادت نکن.تو قورباغه نیستی .کرگردن کله سیاه یلا قبایی.#هانی_کا + نوشته شده در دوشنبه هفتم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 9:7 توسط هانیه کاویانی  |  83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 2 تاريخ : شنبه 1 ارديبهشت 1403 ساعت: 21:05

می دونی ما واسه کسی شدن به دنیا نیومدیم.ما فدایی هستیم .فدایی جنگ،سیاست،اقتصاد و اجتماع.فدایی روشنفکرهای خوش قلب و خوش قلم خاورمیانه...یا تو خیابون می میریم یا تو سنگر...یا حتی واسه نجات یه ادم.یا حتی اونقدر مثل لاکپشت زندگی می کنیم تا از قرن قرنِ زندگیمون راه رسیدن به قله رو واسه یه نفر دیگه راحت تر کنیم .واسه اینه که ما همیشه راحت تر از یه زندگی خوب، یه مرگ خوب و انتخاب می کنیم.چون یا اونقدر رنجوریم یا مجبور یا بی معنی....که یا خلاصش کن یا با یه تراژدی مرگ و زیبا تر کن .واسه ما کسی شدن سخته...مثل اینکه گربه های خیابونی زندگی طولانی ای داشته باشن و سردشون نشه...اره درسته...ما فدایی هستیم ولی بیاین انتخاب کنیم که دیگه نباشیم .دیگه فدایی نباشیم و به گور به گوری و راحتی همون قشری که همه چی براشون راحت تره زندگی کنیم.یه جایی طعم خون باید از دهنمون بره بیرون ویادمون بره از کجاییم. همه ی انسان ها سختی می کشن.اما زندگی برای بعضیا شبیه یه کابوس از یه شهرِ ویرونِ در حال سوختنه.فداییا جای همه ی ادمای اون شهر می سوزن...بیا فدایی نباشیم .#هانی_کا + نوشته شده در شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 9:47 توسط هانیه کاویانی  |  83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 23:26

و خونه قبلا گفتم نمیدونم کجاستیه جا گفتم هیج جا نیستالان میگم خونه مکان مشخصی نیستخونه یه نقطست اون نقطه از مسیر که وقتی توش قرار میگیری حالت خوب میشهاگه تونستی تموم نقطه ها رو کنار هم قرار بدی و ازش یه مسیر بسازی تو هر چهار دیواری پشت هر مرزی باشی خونستخونه رو باید با قلبت بسازی نه با اجر و سیمان و اسم های روی نقشه جغرافیا#هانی_کا + نوشته شده در سه شنبه دوم آبان ۱۴۰۲ ساعت 13:5 توسط هانیه کاویانی  |  83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 15:46

به نظر من آدمی زمانی می تونه ادعا کنه بزرگ شده که از فکر نتونه بخوابه!یا عادت کرده باشه کل روز عرق بریزه تا بخوابه.و اگه یه روز مثل آدم زندگی کنه و خبری از عرق کردن نباشه خوابش نبره !این بود زندگی و همش همین بود ؟داشتم فکر می کردم که مسیح هم نا امیدی رو تجربه کرده بوده وقتی مصلوب شده از خدا می پرسیده :"پدر چرا مرا رها کردی؟"یا شاید تمام اینا برای این بود که تو اون شب حالت خوب نبود .من میدونم که منجی نیستم و روزای خودم و به سنگین ترین سنگ می بندم و از کوه هل میدم پایین تا جا برای شب و خوابت باز بشه .میدونم کلاغی که می خواستم نجاتش بدم مرد!و جهانی که برای معشوقم آرزو دارم نباید بوی خون و جنون و کثافت بده.اما فکر می کنم تهه تهش اون پناه دنج و آرومم برای تو یا می تونم که باشم اگه بخوای!اینجا قضاوت نمیشی و نفسات با خیال راحت با بوی دود بیرون میاد از سینه !واست کتاب می خرم و تشویقت می کنم که نقاشی کنی و حتی الان می نویسم که حالت خوب شه !گفتی عشق کوچیک تر از دیدن لبخند یه بچست که هیچ چیزی نمی فهمه!بعله!!!به قول فلوبر:"اینجا فسق بر عشق آب دهان می اندازد."می دونم امید کسی رو آروم نمی کنه!اما بیا با امید خودمونو گول برنیم و بخندیم .اگه قراره تهش بمیریم دیگه چه فرقی می کنه با امید خودمونو گول بزنیم یا در حقیقت نا امیدی رنج کشیده باشیم ؟من رنج کشبدم زیاد!تو گفتی...پس دوست دارم بخندم!"آری در دوردست هیچ نیست"اما تو فاصله ی نزدیکت من هستم. منتظرِ تو ،عشقت و گرمای وجودت!#هانی_کا 83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 25 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 16:44

از من بپرسین میگم نقطه ی عطف خودشناسی پذیرشه.جادوی پذیرش ما رو مسلح به شهامت میکنه تا مواجهه داشته باشیم.با خود واقعیمون.دقیقا همون موجودی که اینقدر از نقاط ضعفش هراس داریم که دست به انکارش میزنیم.دست به تظاهر به آدم دیگری بودن.و اینطوریه که نقاط قوتمون هم زیر سوال میره.اینجوریه که همه ی خوبی ها و جنبه های مثبت شخصیتی ما به فراموشی سپرده میشه و حتی در فاجعه بار ترین حالت ممکن تحت برچسب طرحواره هامون قضاوت میشه.و تنها ردی که ازمون میمونه نسخه ی ضعیف انکار شده ی متظاهرمونه.مزین شده به رنگ و لعاب فریب و تزویر.و بله.مقصرش قطعا ماییم.خیلی ازم وقت و انرژی و هزینه(چه مالی،چه جانی و چه احساسی،چه انسانی و چه زمانی) گرفت تا به پذیرش برسم.زمان زیادی رو هدر دادم.آدم های زیاد تری…تا به پذیرش کافی نبودن برسم و از نقاط ضعفم شروع کنم.معجزه درست وقتی اتفاق میفته که با بزرگ ترین و عمیق ترین ترسات رو به رو میشی و ازشون رد میشی…تازه اینجاست که میفهمی میتونی انتخاب نشی و انتخابگر باشی…میتونی به هر آنچه فقط در رویا باور کردی و سالها با توهمش وقت هدر دادی برسی و از این موفقیت نهایت لذت رو ببری…برای من از پایان شروع شد.ولی ارزشش رو داشت.حالا دوستای کم ولی واقعی،برنامه ریزی درست،آرزوهای بزرگ و دست یافتنی و امیدواری زیادی دارم.آیا کامل خوب شدم؟البته که نه.آیا هنوز ضعف هایی دارم؟البته که بله.آیا برای بهتر شدن تلاش میکنم؟مشخصا!توصیم بهتون اینه که اگر در این راه قدم میگذارید،در مقابل خودتون صبور و صادق باشید.ممکنه با هجمه های تنفر و رذالت و عدم درک مواجه شید ولی ایستادگی کنید.فراموش نکنید شخصی که به سمت شما لجن پرتاب میکنه،اول از همه دست خودش رو آلوده به نجاست میکنه.ارتفاع بگیرید و بالا برید تا سنگ پراکن 83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 128 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 3:11

به نظر من اوج قدرت تو تغافل اتفاق میفته.دقیقا وقتی که میدونی داری دروغ می شنوی و سکوت میکنی.مسیر اشتباه رو تشخیص میدی و به روی خودت نمیاری.در حقت نا حقی میشه و لبخند میزنی.میدونی به چه اعتمادی؟به اعتماد قوانین فیزیک.زمین گرده و قطعا هر کی یجا هلت بده خودشم یه ور دیگه ی این کره ی گرد سر میخوره و مستقیم به درک میره.اصلا احتیاجی نیس تو خودتو اندازه ی اون بیاری پایین و هی بهش الارم بدی.که هی ... فلانی...حواسم هس داری زیر ابی میریا...خر نیستما...تو کی اینقدر کم و کوچیک شدی بشر...تغافل کن بره رفیق...تغافل کن بره.هانی کا 83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 48 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 3:11

تو رخنه در شقایقی!و من هستم برای نبودن در زندگی!حقیقت مرا قلقلک داده است.و من؟بی اعتنا بر همه چیزم.اینجا زمان یخ زده یا من در ساعت یخ زده ام؟با عقربه ها به جلو می روم و دستم گذشته را گرفته است.من اصلا گذشته را هم بخواهم ول کنم نمی شود.اینجا چه چیزی ست جز سپیداری برفی؟و رفتگری در رکوع؟قصه بخوان برایم...همیشه قصه بخوان...من کودکی را نمی خواهم ولی اگر به انتخاب من بود ترجیح می دادم در شکم مادرم زندگی را درک کنم و هرگز حتی کاملا اتفاقی سیلی های زندگی را حس نکنم.اخر انسان را اینطور بمباران کردن جنایت جنگیست....آرام آرام...قدم به قدم با من می توانی راه بیایی و بر من تازیانه بزنی...مرگ بر بهار!درخت هر ماه زنده است و ما نمی بینیم! 83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 43 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 3:11

فدای آخر قصه شده ام و این عادیست که احساس تباهی داشته باشه ام  فکر کنم و تصورم را مجاب سازم که آخرها  خوب نیستند و این قصه پایان باز ندارد  نا امیدی شکلی ندارد جز چیزی که من میتوانم باشم اما همیشه برای امید شمشیر زده ام نمیدانم فکر میکنم زندگی نباید 83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 49 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 12:26

اینبار پشت میز نشسته ام و مقابل من دستگاه تایپ سفیدم قرار دارد سیگارم را روشن میکنم و یک هورت از چایی نعنا را مزه میکنم .  خط اول را اینطور شروع میکنم ادمها  دوست داشتی و کثیفند به هر چیز رنگ مورد علاقه خود را میپوشانند و ذات زیبایی ناشی از تفاوت را 83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 52 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 12:26

گاهی پیش میاد که آدم، در حد فاصل بین خراب‌ کردن همه‌‌ چیز و انتظاری که برای دیدن عواقبش میکشه، عامدانه درمقابل صدای سرزنش‌گر ذهنش سکوت می‌کنه. با این توجیه که «من خودم گذاشته‌ام کار به این‌جا برسه پس حق هم‌ دردی‌ گرفتن ندارم»، اجازه نمیده که دست‌های 83....ادامه مطلب
ما را در سایت 83. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honeykasdaily بازدید : 49 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 12:26